احساس عشق

ساخت وبلاگ

از هنگامی که خداوند مشغول خلق زن بود، شش روز می‌گذشت.

فرشته‌ای ظاهر شد و گفت: "چرا این همه وقت صرف این یکی 

می‌فرمایید؟"

خداوند پاسخ داد:

"دستور کار او را دیده‌ای‌؟

باید دویست قطعه متحرک داشته باشد، که همگی قابل جایگزینی 

باشند.

باید بتواند با خوردن قهوه تلخ بدون شکر و غذای شب مانده کار کند.

دامنی داشته باشد که همزمان دو بچه را در خودش جا دهد و وقتی از 

جایش بلند شد ناپدید شود.

بوسه‌ای داشته باشد که بتواند همه دردها را، از زانوی خراشیده 

گرفته تا قلب شکسته، درمان کند."

فرشته سعی کرد جلوی خدا را بگیرد.

"این همه کار برای یک روز خیلی زیاد است. باشد فردا تمامش 

بفرمایید."

خداوند گفت :

"نمی شود!!

چیزی نمانده تا کار خلق این مخلوقی را که این همه به من نزدیک 

است، تمام کنم.

از این پس می تواند هنگام بیماری، خودش را درمان کند،

یک خانواده را با یک قرص نان سیر کند و یک بچه پنج سال را 

وادار 

کند دوش بگیرد."

فرشته نزدیک شد و به زن دست زد.

"اما ای خداوند، او را خیلی نرم آفریدی."

"بله نرم است، اما او را سخت هم آفریده‌ام.

تصورش را هم نمی‌توانی بکنی که تا چه حد می‌تواند تحمل کند و 

زحمت بکشد."

فرشته پرسید :

"فکر هم می‌تواند بکند؟"

خداوند پاسخ داد :

"نه تنها فکر می‌کند، بلکه قوه استدلال و مذاکره هم دارد."

آن گاه فرشته متوجه چیزی شد و به گونه زن دست زد.

فرشته پرسید :

"اشک دیگر برای چیست؟"

خداوند گفت:

"اشک وسیله‌ای است برای ابراز شادی، اندوه، درد، نا‌امیدی، 

تنهایی  و غرورش."


فرشته متاثر شد:

"شما فکر همه چیز را کرده‌اید، چون زن‌ها واقعا حیرت انگیزند."

زن‌ها قدرتی دارند که مردان را متحیر می‌کنند.

همواره بچه‌ها را به دندان می‌کشند.

سختی‌ها را بهتر تحمل می‌کنند.

بار زندگی را به دوش می‌کشند،

ولی شادی، عشق و لذت به فضای خانه می‌پراکنند.

وقتی خوشحالند گریه می‌کنند.

برای آنچه باور دارند می‌جنگند.

آنها می‌رانند، می‌پرند، راه می‌روند، می‌دوند که نشانتان بدهند چه قدر 

برایشان مهم هستید.

قلب زن است که جهان را به چرخش در می‌آورد

زن‌ها در هر اندازه و رنگ و شکلی موجودند و می‌دانند که بغل کردن 

و بوسیدن می‌تواند هر دل 

شکسته‌ای را التیام بخشد.

کار زن‌ها بیش از بچه به دنیا آوردن است،

آنها شادی و امید به ارمغان می‌آورند. آنها شفقت و فکر نو می‌بخشند

زن‌ها چیزهای زیادی برای گفتن و برای بخشیدن دارند.

خداوند گفت: "این مخلوق عظیم فقط یک عیب دارد!"

فرشته پرسید: "چه عیبی؟"

خداوند گفت:

"قدر خودش را نمی داند . . ."


احساس عشق...
ما را در سایت احساس عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdad maryam10620 بازدید : 293 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت: 19:15

سلام به روی ماه همه ی دوستان خوب و مهربونم که مثل همیشه کنارمون هستند و با پیامها و کامنتهاشون جویای احوالم بودند،میدونم از نظر بعضی شما خوبان ،من نباید تو وبلاگ هستی از غم و ناراحتی بنویسم یا خودمو بابت چرخ روزگار و حوادث ناراحت کنم و ... ولی من همینم که میبینید وقتی غمگینم ناراحتم قلبم درد داره نمیتونم تظاهر کنم یا چیزی غیر از خود واقعیم باشم و بیام و از هستی و مدرسه و روزمرگیهام بنویسم،برای همین، ده روزی به حرمتی که فقط برای آرامش دل خودم بود و مسلما تسکینی نه برای دوست عزیزم و نه برای دختر کوچولوش،چیزی تو وبلاگ هستی ننوشتم،سالهاست مینویسم و از روزهای قبل از ازدواج دوستانم، به طور مجازی در کنارشون بودم تا بارداری و دنیا اومدن بچه هاشون و روزانه و دلنوشته هاشون،خیلی ها با خوندن وبلاگ من شروع به نوشتن کردند و اولین پستهاشون اسم من و وبلاگم بود (نسیم جون هم یکی از عزیزان) ،مسلما من نوشین مامان هستی نمیتونم نسبت به خیلی چیزها اونم همچین دردی راحت و عادی مثل خیلی های دیگه بگذرم و بالافاصله بیام و بدون حتی یکهفته همدردی کردن ٬حتی شده مجازی، به نوشتن ادامه بدم،شرمنده اگر با وبلاگ و احساس من اذیت میشید ...

من هفته ی بدی رو گذروندم ،یکهفته هستش که حجله های احسان پسر همسایه ٬مدام جلوی چشممه ،روز جمعه سوم و دیروز که هفتمش بود یک ماشین مشکی گل زده که حکم ماشین عروسش بود با عکس بزرگ و رنگیش توی ماشین جلوی چشمم بود ،وقتی به محمود گفتم چقدر بعضی ها بی ملاحظه هستند حالا نمیشد ماشین عروسشون رو جلوی حجله ی این بچه نمیداشتن؟و محمود بهم گفت این ماشین عروس احسانه توش رو نگاه کن ، و من دیگه هیچی نفهمیدم جز اشک و ... من اینم و نمیتونم غیر خودم باشم بارها و بارها جای مادر احسان و دل شکسته ی نسیم و چشمای پاک و معصوم رزگلم که دیروز تولد یکسالگیش هم پدرشو کنارش نداشت بارونی شدم و... دیشب به محمود گفتم خدا کنه زودتر حجله ها رو از جلوی در بردارن من خیلی اذیتم هر روز و هرروز با دیدنش ،مخصوصا که بعدا یادم افتاد چقدر اون بچه رو جلوی در دیده بودم و...


رزگلم دختر زیبا و دوست داشتنی،تو اولین سالروز دنیا اومدنت،بهترینها رو در کنار مامان نسیم و روح همیشه حاضر بابا محمود برایت آرزومندم

من خوبم نگران من نباشید زندگی در جریانه و ما هم توی این امواج شناوریم ،هستی هم خدا رو شکر خوبه ،میره و میاد و مشغول تکالیفشه،دو روز پیش انتخاب انجمن تو مدرسشون بود که چون بعد از ظهر بود هم من رفتم٬ هم پدرش بعدا اومد ،توی جشن بچه ها سه سرود خوندن که بینهایت زیبا و با مفهوم بود و کلی لذت بردیم ،عده ای از اولیا کاندید شدن برای انجمن و ما هم رای دادیم و اومدیم خونه ...


ﺧﻨﺪﻩﻫﺎﯼ ﺗﻮ

ﮐﻮﺩکی ﺍﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺑﺨﺸﺪ

ﻭ ﺁﻏﻮﺵ ﺗﻮ

ﺁﺭﺍﻣﺸﯽ ﺑﻬﺸﺘﯽ

ﻭ ﺩﺳﺖﻫﺎﯼ ﺗﻮ…

ﺍﻋﺘﻤﺎﺩﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺩﺍﺭﻡ

ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺖ ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ

ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﻧﺪﺍﺷﺘﻨﺖ

ﻣﯽ ﺗﺮﺳﻢ …

دیروز بعد از دو سال بالاخره قسمت شد تا زنداییم (همسر تورج دایی) مولودی که نذر سلامتی تورج دایی بود بگیره،مامانم که مدتها منتظر این مولودی بود در سفر بود و قسمتش نشد بیاد(دیشب البته زنگ زد و گزارش کامل ازم گرفت)من و بیتا با هم رفتیم (به خاطر ساعتش که از دو بود نتونستم هستی رو با خودم ببرم )،همه چیز خوب بود ،آروم نشسته بودم و گوش میدادم ،ولی وقتی خانومه با اون سوز گفت برای سلامتی و شفای آقا تورج دعا کنید٬باز بارونی شدم و یادم اومد چقدرررررررررررر تو مولودیهای امسال برای محمود نسیم و رزگل ٬دعا کرده بودم ٬چهره ی مظلوم تورج اومد جلوی چشمم و .... دست نسترن دخترخالم بود که روی دستم اومد و آرومم کرد ،وقتی مهمونا رفتند و دایی تورج از خونه ی مامان بزرگ با اون عصا و پای ... اومد و من باز تاسف و دلسوزی رو تو چشم عمه هاش و اونایی که هنوز بودند دیدم ٬وقتی باز با چشمای خودم دیدم که تو اوج جوونی چقدررررر ... خداحافظی کردم و اومدیم بیرون ،بیتا رو رسوندم و با فکری پر و سری که باز با دو قطره اشک به درد اومده بود اومدم خونه ....


تنهایی آدمها به عمق دریاست

ولی

پرکردنش

بایک لیوان محبت کافیه …


زودتـ ـر بیـ ـا…!
مـَטּ

زیر بـ ـاراטּ
ایستاده ام و انتـــظار تو را میکِشَم…
چَترے رویـﮧ سَرم نیست،
میخواهم قَدم هایت را با تِعداد قَطره هاے بـ ـاراטּ
شُماره کُنم،
تو قَبل از پایاטּ
بـ ـاراטּ
مے رسے…
یا بـ ـاراטּ
قَبل از آمدنت بـﮧپایاטּ
میرسد…؟
مَرا مَلالے نیست.
حَتے اگر هِزار سال هَم زیر بـ ـاراטּ
بدوטּ
چَتر بمانم،
نـ ﮧاز بوے یاس بـ ـاراטּ
خورده خَستـﮧ میشوم،
نـﮧ از خاکے که بـ ـاراטּ
غُبار را از آن رُبوده است،
مـَטּ
تا آخریـטּ
فَصل بـ ـاراטּ
 
مُنتظرت مے مانــــــــــــــــــــــــــــــــــــــم…!

ﻣﻦ ﻫﻨوز

ﮔﺎﻫﯽ

یواشَکی ﺧﻮﺍﺏ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﻢ .

یواشَکی ﻧﮕﺎﻫﺖ می ﮐﻨﻢ، ﺻﺪﺍﯾﺖ ﻣﯽ‌ ﮐﻨﻢ !

ﺑﯿﻦ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ ،

ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﻫﻨﻮﺯ

ﺗﻮ ﺭﺍ

یواشکی ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭمـــــــــــــــــــــــــ ...



وقتی رد پای مهربانیت را در قلب کسی باقی بگذاری

همیشه بیشتر از حاضرین

حاضر خواهی بود

حتی اگر غایب باشی...!
همیشه شاد و سلامت باشید دوستان خوبم

من خوبم نگران من نباشید ....



تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان

احساس عشق...
ما را در سایت احساس عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdad maryam10620 بازدید : 290 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت: 17:33

گفت رها کن رفیق را تا به تو دنیا دهم

گفتم که یک موی رفیق را به کل دنیا ندهم

گفت در عوض او تو دنیا داری

گفتم که با عشق رفیق است که دنیا دارم




تی شرت محرم طرح عرشیا

تی شرت محرم طرح عرشیا

خرید تی شرت محرم

تی شرت محرم (طرح عرشیان)

تی شرت محرم، یک تیشرت فوق العاده شیک و زیبا

برای آقایان خوش سلیقه و عزاداران واقعی ...

با کیفیت استثنایی و چاپ عالی

برای اولین بار در ایران


با خرید تی شرت محرم به عزاداری امسال متفاوت ظاهر شوید

تیشرت محرم طرح جدید عرشیا

خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیا


قیمت : 29000 تومان

احساس عشق...
ما را در سایت احساس عشق دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrdad maryam10620 بازدید : 311 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1392 ساعت: 16:30